گرانی کتاب؛ نگرانی هرساله کتابخوانان/ بلایی که گریبانگیر جسم نحیف صنعت نشر شد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم اردیبهشت تا سیویکم اردیبهشتماه ۱۴۰۱ در مصلی تهران برگزار شد. گرانی کتاب، امسال هم مانند سالهای پیش یکی از دغدغههای اصلی علاقهمندان کتاب در نمایشگاه بود. موضوعی که البته خصلت دوطرفه داشت و صدای اعتراض برخی ناشران و فروشندگان را نیز درآورده بود. امسال با توجه به مشکلات اقتصادی که در سالهای پیش رقم خورد و گرانی بیرویه کاغذ و اقلام مصرفی دیگر، هزینه چاپ، افزایش دستمزد کارگران و .... این افزایش قیمت، جلوه بیشتری داشت. در این راستا، شاید مرور نظر نویسندگان و فعالان حوزه نشر در این زمینه خالی از لطف نباشد؛ نظراتی که در جریان برگزاری نمایشگاه سیوسوم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا مطرح شد.
ناشران در گرانی کتاب دخیل نیستند
برخی از کارشناسان معتقد هستند که گرانی کتاب فقط به این علت نیست که ناشران هر قیمتی که میخواهند پشت جلد میزنند. مسئله قیمتگذاری کتاب ریشه در موارد دیگری هم دارد؛ قیمت کاغذ، واردات، میزان تولید کاغذ داخلی و... بههرحال کتاب یک کالا است و به طراحی جلد، ویراستاری، نمونهخوان و کارمند نیاز دارد که باید حقوقی هم برای آنها در نظر گرفته شود. به گفته احمد شایانفر، مدیر نشر هاجر «با توجه به وجود فروش مجازی همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب فیزیکی، ارائه بنهای کتاب در فروش مجازی حضور مخاطبان نسبت به سالهای گذشته کمرنگ بوده است. از طرفی گرانی کتاب هم معضل است؛ ناشران در این زمینه تقصیری ندارند. کاغذ در سال ۹۰، با قیمت ۱۸ هزارتومان بوده اما در حال حاضر با قیمت ۹۰۰ هزارتومان ارائه میشود، نوسان قیمت کاغذ باعث میشود که این وضعیت پیش بیاید.»
متاسفانه گرانی به امری عمومی تبدیل شده است و شامل تمام کالاها و خدمات میشود، محصولات فرهنگی از جمله کتاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. البته گلایه و شکایت کتابخوانها از گرانی کتاب بی جا نیست اما با توجه به افزایش قیمت در تمام حوزهها به بالارفتن قیمت کتاب نمیتوان خرده گرفت. یوسف علیخانی، نویسنده کتاب «زاهو» معتقد است که «کتابخوانهایی که از قیمت بالای کتاب شکایت دارند صبح که میروند پنیر و کره و ... میگیرند، از آن هم میتوانند گلایه کنند؟! تازه قیمت تمام اجناس ۱۰ برابر گران شده است، کتاب در بدترین حالت چند برابر گران شده است؟ سه برابر! پس باید اتفاقاً دست کتابفروشها و ناشران و نویسندهها را بوسید.»
ناشران به حداقل سود اکتفا کنند
اما عدهای هم با وجود آن که ناشران در بحث گرانی کاغذ و در پی آن افزایش قیمت کتاب، دخیل نمیدانند اما معتقدند که آنها در حفظ جامعه کتابخوان و حذف نشدن این محصول فرهنگی از سبد خانوادهها نقش موثری را دارند. ناشران میتوانند به کمترین سود ممکن بسنده کرده تا معضل گرانی کتاب، آسیبهای بیشتری را به پیکر بی جان صنعت نشر وارد نکند. به گفته رامین شعبانپور، مدیر نشر افق «به هرحال مبلغی که در هر خریدی هزینه میشود نظرات را جلب میکند و کتاب هم از این قضیه مستثنی نیست. شاید بهتر باشد که ناشران در این مقوله باهوشتر عمل کنند و دست کم برای از دست ندادن بازار کتاب و کوچک نشدن جامعه کتابخوان به حداقل سود اکتفا کنند تا این تهدید را حتی به سمت فرصت هم ببرند؛ کالاهای مختلفی در سطح جامعه است، اگر رشد قیمت کتاب نسبت به سایر کالاها کمتر باشد این موضوع جوی را بین کتابخوانها راه میاندازد که قیمت کتاب ثابت مانده یا رشد کمتری داشته است. البته ناگفته نماند که ناشران هم هزینههای خودشان را برای چاپ کتاب دارند و اگر اینها را کنار هم بگذاریم شاید حق باشد که به آنها هم حق بدهیم.به هرحال گرانی کتاب با قیمت کاغذ ارتباط مستقیم دارد.»
بیشتر بخوانید:
- توزیع کتاب بزرگترین مشکل ناشران غیرتهرانی است/ شبکهای گسترده که از علاقه مردم به کتاب سوءاستفاده میکند
- ناشران برای از دست ندادن بازار به حداقل سود اکتفا کنند/ با «امنیت» به نمایشگاه سیوسوم آمدیم
- نمایشگاه امسال نشان داد که رابطه مردم با کتاب همچنان خوب است/ نبود قانون کپیرایت و اجحاف در حق مترجمان حرفهای
- در نمایشگاه کتاب در حق بخش کودک و نوجوان اجحاف شد/ شیوههای نوین مطالعه جلوی گرانی کتاب را میگیرند
شیوههای نوین در مقابله با گرانی کتاب
با پیشرفت تکنولوژی و توسعه فضای مجازی شیوههای نوین مطالعاتی از جمله کتابهای صوتی و الکترونیکی به صنعت نشر راه پیدا کردهاند، برخی از کتابخوانها به دلیل گرانی کتاب بهدنبال کتابهایی میروند که با وسع اقتصادی آنها تطابق داشته باشد و این گونه به سمت کتابهای صوتی و الکترونیکی که با قیمت پایینتری به نسبت کتاب فیزیکی ارائه میشود، میروند.
سمیه سیدیان، نویسنده حوزه کودک و نوجوان در اینباره اعتقاد دارد که «افزایش قیمت کتاب فقط مشکل مخاطب نیست و این معضل بزرگی برای ناشران و نویسندگان هم هست. نویسنده با امیدی ماهها و چه بسا سالها برای نوشتن کتابش زمان میگذارد تا جهانی خلق کند و دنیایش را با مخاطب شریک شود. اما با عدم تبلیغ ناشر، کتابها دیده نمیشود. اگر ناشر تبلیغی برای کتاب نکند، کتاب در انبار نشر میماند و به دست مخاطب هم نمیرسد. فرد کتابخوان، با وجود گران بودن کتاب، از بودجههای دیگر زندگی کسر میکند تا کتابش را همچنان داشته باشد، اما وقتی بحث گرانی کتاب به قوت خودش باقی باشد و خرید هر سال با سال قبل تفاوت چشمگیری پیدا کند، امکان دارد سبد خرید کتاب فرد کتابخوان ضعیفتر شود. گرانی کاغذ و بالا رفتن قیمت کتاب مشکل امروز و دیروز نیست و بدون زمینهسازی هم از بین نمیرود. شاید کتابهای الکترونیکی و صوتی که از سوی بعضی ناشران به روزتر ارائه شده است، راه حل تازهای به نظر برسد. اما هنوز تا جا افتادن این صنعت نشر الکترونیک با توجه به جهانی شدن آن راهی طولانی در پیش است اما با این حال، نیاز است که شیوههای نوین مطالعاتی به مقابله با گرانی کتاب بیایند.»
سیاست حمایتی دولت بر علیه معضل صنعت نشر
تعدادی از کارشناسان و اهالی قلم، نقش دولت و سیاستهای حمایتی آن را در جذب افراد به کتاب و کتابخوانی موثر دانسته و معتقدند که اختصاص یارانه، بن کتاب و... میتواند راه مثمرثمری در مقابله با گرانی کتاب و حذف نشدن این محصول فرهنگی از سبد خرید خانوادهها باشد.
به گفته مسعود بهرهور، مدیر انتشارات هَمارا «استقبال از نمایشگاه کتاب خیلی کمتر شده است. آن عده از مردم هم که به نمایشگاه میآیند با توجه به قیمت بالای کتاب به سختی این محصول فرهنگی را میخرند. وضعیت اقتصادی مردم به شکلی نیست که بتوانند هزینه کنند، کتاب خریدن دل خوش، اعصاب و روان آرام و یک شرایط روحی مناسبی میخواهد که بتوانند آن را بخوانند. منتها مردم ناچارند ابتدا به نیازهای جسمیشان توجه کنند و اول شکم خود، خانواده و فرزندانشان را سیر کنند. کتاب هم تابعی است از سایر محصولات و نیازهای مردم؛ وقتی قیمت همه محصولات افزایش پیدا کرده، قطعاً کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست. منتها مقوله کتاب با نیازهای جسمی و صنفی مردم فرق میکند. کتاب باید مورد حمایت دولت قرار بگیرد و متعاقب آن خواننده و علاقهمندان آن هم مورد حمایت قرار بگیرند. از طرف دیگر ناشران هم باید حمایت شوند؛ اعم از هزینههای کتاب، مالیات، تسهیلاتی که دولت میتواند با روشهای مناسب در اختیارشان قرار دهد تا تولید محتوا کنند.»
عبدالعلی براتی، مترجم ادبی در اینباره اعتقاد دارد که «نمایشگاه کتاب باید بر اساس نمایشگاههای بزرگ کتاب دنیا الگوسازی شود و از تجربیات آنها استفاده شود. از شعرا، نویسندگان، مؤلفان و مترجمان بهصورتی که شأن آنها رعایت شود دعوت کنند و یارانههایی هم اختصاص دهند تا مردم بتوانند کتاب بخرند. الان به دلیل گرانی کتاب خیلیها دنبال کتابهایی میروند که با وسع اقتصادی آنها تطابق داشته باشد و کتابی را که مورد علاقهشان است را به دلیل قیمت بالا نخرند. به نظر من، دولت باید تسهیلاتی برای کاغذ در نظر بگیرد. الان به دلیل گرانی کاغذ بسیاری از ناشران حتی کتابی را که واقعاً تقاضا هم برای آن وجود دارد را با تیراژ ۲۰۰ تا ۳۰۰ جلد چاپ میکنند که واقعاً شرمآور است. ۲۰۰ نسخه کتاب برای یک کشور ۸۴ میلیونی با این همه جمعیت تحصیلکرده و لیسانس و فوقلیسانس شرمآور است! باید علل به وجود آمدن این وضعیت را بررسی کرد.»
آنچه در بالا آمد نظرات اهالی قلم اعم از نویسنده، ناشر و مترجم درباره معضل بزرگ این روزهای صنعت نشر بود؛ برخی از آنها معتقدند که ناشران در گرانی کتاب مقصر نیستند، برخی قناعت ناشران در سود را به نفع صنعت نشر میدانند، از طرفی بعضی از صاحبنظران نیز نقش حمایتی دولت را در این زمینه بسیار لازم و ضروری میدانند. با این حال، بحث کتابخوانی امر مهمی در تقویت ارکان فرهنگی جامعه محسوب میشود و باید سرانه مطالعاتی کشور را با فرهنگسازی افزایش داد. این روزها بلای گرانی کتاب گریبانگیر جسم نحیف صنعت نشر شده است، در این زمینه بایستی نهادهای مربوطه با برنامهریزی و سیاستهای حمایتی به کمک این صنعت بیایند. در این صورت جامعه کوچک کتابخوانان و به ویژه جوانان کمتر دغدغه قیمت کتاب را داشته باشند.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/